1402\10\19 11:20:31
کتاب اصول نگرش نوشتهی جان سی ماکسول، اثری روانشناختی دربارهی ذهنیت صحیحِ کسب موفقیت است. به باور نویسنده، موفق شدن یک فرد یا مجموعه، پیش از آنکه به استعدادها و تواناییها ارتباط داشته باشد، وابسته به دیدگاه صحیح...
نویسنده: جان سی ماکسولمترجم: زهرا ابراهیمی اصلناشر: انتشارات فرشته
کتاب اصول نگرش نوشتهی جان سی ماکسول، اثری روانشناختی دربارهی ذهنیت صحیحِ کسب موفقیت است.
به باور نویسنده، موفق شدن یک فرد یا مجموعه، پیش از آنکه به استعدادها و تواناییها ارتباط داشته باشد، وابسته به دیدگاه صحیح مدیر و اعضاست. او با ذکر مثال از گروهها و افرادی که صرفاً بهخاطر ذهنیت نادرست با شکست مواجه شدند، اساس نگرش صحیح را با زبانی ساده به صاحبان مشاغل و حرفههای گوناگون یادآوری میکند تا شیوهی کسب موفقیت را فرابگیرند.
احتمالاً مشاهده کردهاید که وقتی یک تیم فوتبال متشکل از بزرگترین ستارههای جهان، در برابر تیمی با بازیکنان ناشناختهتر شکست میخورد، معمولاً کارشناسان علت ناکامی را تاکتیکهای اشتباه سرمربی، یا آمادهنبودن تیم از نظر بدنی و ذهنی عنوان میکنند. اگر کمی عمیقتر به دلایل مطرحشده برای شکست تیم بازنده توجه کنیم، آیا متوجهی مفهومی مشترک میان دلایل ذکرشده نمیشویم؟ آیا نمیتوان همهی دلایل شکست را در نگرش نادرست نسبت به تاکتیکها، وضعیت جسمی و روانی بازیکنان و...
خلاصه کرد؟ در اغلب مجموعهها و شرکتهای اقتصادی، فرهنگی و... نیز میتوان نمونههای مشابه فراوانی پیدا کرد که چگونه اتخاذ نگرش نادرست منجر به شکست شده است. به همین خاطر است که جان سی ماکسول (John C.
Maxwell) در کتاب اصول نگرش (Attitude 101)، نگرش صحیح را مهمترین پیششرط موفقیت (یا دستکم شکستنخوردن) عنوان میکند.
او که یکی از مشهورترین نویسندهها و نظریهپردازهای موفقیت در سطح جهان به شمار میرود، معتقد است همه میتوانند در زندگی به موفقیت واقعی دست پیدا کنند، اگر مهارتهای چهارگانهی قدرت ایجاد روابط صحیح، خودسازی، نگرش صحیح و مدیریت را در خود تقویت کنند. کتاب حاضر که در عنوان اصلیاش 101 اصل نگرش نام دارد، پس از سه کتاب 101 اصل مدیریت، 101 اصل روابط سازنده و 101 اصل خودسازی؛ آخرین حلقه از چهارگانهی موفقیت از منظر جان سی ماکسول به حساب میآید. نویسندهی کتاب اصول نگرش تلاش میکند مراحل لازم برای رسیدن به نگرشی صحیح در زندگی را در کمترین زمان، و با زبانی ساده به خوانندههایش بیاموزد.
او اعتقاد دارد که یک مدیر نمیتواند نگرشهای افراد گروهش را نادیده بگیرد و سپس از آنها انتظار دستیابی به موفقیت داشته باشد؛ چون نگرش افراد بر روابط آنها تأثیر میگذارد، دیدگاه آنها را نسبت به شکست تغییر میدهد و شیوهی موفقیت آنها را تعیین میکند.
از طرفی جان سی ماکسول معتقد است با آنکه نگرش موضوعی درونی و ذهنی است و شناخت درست یا اشتباه بودن آن ساده نیست، اما شاخصههایی برای نگرش ناصحیح وجود دارد که میتوان با استناد به آنها از شکست حتمی یک مجموعه جلوگیری کرد. ازجمله نشانههای نگرش نادرست میتوان به ناتوانی در اقرار به اشتباه، نبخشیدن دیگران، بخل و حسد، خودخواهی، غرغرو بودن و میل به تأییدشدن اشاره کرد؛ مصداقهایی که میتواند باعث نابودی یک هدف یا یک گروه شود. کتاب اصول نگرش تاکنون با ترجمههای متعددی در ایران به چاپ رسیده و نسخهی حاضر در انتشارات فرشته و با ترجمهی زهرا ابراهیمی اصل منتشر شده است.
(Publishers Weekly)
این کتاب به کسانی که بهدنبال کسب موفقیت در زندگی و کار خود هستند، و همچنین به مدیران و اعضای سازمانها و مجموعههای اقتصادی، ورزشی و...
که در آن کار گروهی صورت میگیرد، پیشنهاد میشود.
جان سی ماکسول 53ساله، بهعنوان یک نظریهپرداز و مشاور حوزهی مدیریت و اقتصاد شناخته میشود و تاکنون 19 میلیون نسخه از کتابهایش در سرتاسر جهان به فروش رسیده است. او بنیانگذار مؤسسهی EQUIP و شرکت جان ماکسول است و توانسته از طریق این دو سازمان، بیش از 5 میلیون نفر را بهعنوان مدیر آموزش دهد. او نویسندهی پرفروش سه نشریهی New York Times، Wall Street Journal و Business Week است و سه کتاب او به نامهای 21 قانون انکارناپذیر رهبری، نیروی رهبری شما و 21 ویژگی ضروری یک رهبر که هر سه جزو بهترین آثار مکتوبش هستند هرکدام بیش از یک میلیون نسخه به فروش رسیدهاند.
همهی انسانها منحصر به فرد و متفاوت از هم هستند.
حتی دو کودکی که از یک پدر و مادر بوده و در یک محیط و تحت آموزشهای یکسان تربیت شدهاند با هم متفاوتند. ما از این تفاوتها با عنوان «چاشنی زندگی» یاد میکنیم و بسیار هم از وجودشان لذت میبریم. اگر هویت و شخصیتهای ما، همانند خانههای یک مجتمع مسکونی، عیناً شبیه هم بود سفرمان در جادهی زندگی چیزی نبود جز یک حرکت تکراری و کسل کننده.
در کل، طرز فکر و نگرش هر فرد با شخصیت و مزاج وجودی او منطبق است.
من داستان آن دو مرد ماهیگیر را که درمورد همسرانشان صحبت میکردند خیلی دوست دارم. یکی از آنها گفت: «اگر همهی مردها مثل من بودند حتما دوست داشتند با همسر من ازدواج کنند.» مرد دوم بلافاصله جواب داد: «ولی اگر مثل من بودند، هیچ کدام دوست نداشتند با زن تو ازدواج کنند.»
انواع مختلف شخصیتها بر اساس مجموعهی افکار و نگرشهای خاص خود دستهبندی و مشخص میشوند. یعنی، مردم با خلقوخو و مزاجهای منحصر به خود، طرز فکر منطبق با آن مزاج را از خود بروز میدهند.
تیم لاهِی، یکی از نویسندگان رمانهای محبوب «جا مانده»، چند سال پیش در مورد چهار مزاج اصلی سخنرانی داشت و مطالبی نوشته است. من خودم نیز بر اساس مشاهدات شخصیام متوجه شدهام که فردی با شخصیت به اصطلاح سودایی اغلب نگرشهای مقاومتی و پرخاشگر از خود نشان میدهد. یک فرد خونگرم به طور کلی شخصیتی مثبت داشته و به جنبههای مثبت زندگی نگاه میکند.
یک فرد مالیخولیایی درونگرا میتواند گاهی اوقات منفی باشد، و تکیه کلام یک فرد بلغمی معمولا این است: «باد آورده را باد میبرد.» شخصیت هر فرد ترکیبی از این خلقیات است که در این میان استثناهایی هم وجود دارد. با این حال، معمولاً میتوان مزاج افراد را با بررسی نگرشهای او شناسایی کرد.
. .