1402\10\19 11:20:22
آیا فردی هستید که زمان را منبعی نامحدود میدانید، یا برعکس، آن را به چشم گنجینهای ارزشمند، اما تمامشدنی میبینید؟ تیبو موریس در کتاب تسلط بر زمان، به مقولهی زمان بهعنوان منبعی محدود و تمامشدنی نظر میاندازد و...
نویسنده: تیبو موریسمترجم: رامین خدابخشیناشر: انتشارات اندیشه آگاه
آیا فردی هستید که زمان را منبعی نامحدود میدانید، یا برعکس، آن را به چشم گنجینهای ارزشمند، اما تمامشدنی میبینید؟ تیبو موریس در کتاب تسلط بر زمان، به مقولهی زمان بهعنوان منبعی محدود و تمامشدنی نظر میاندازد و اهمیتِ استفادهی بهینه از آن را برای رسیدن به موقیتهای فردی، امری ضروری میداند.
او با آموزش تکنیکهای عملی، به مخاطب کمک میکند تا اهمالکاری را کنار گذاشته و هرچه سریعتر به کارهایی که در ذهن دارد، جامهی عمل بپوشاند و بهاینترتیب از حسرت و پشیمانیِ خود در زندگی بکاهد.
تا هنگامی که زمان خود را مدیریت نکنید، از اهدافتان دور و دورتر میشوید. این واقعیتی است که تیبو موریس (Thibaut Meurisse) در کتاب تسلط بر زمان (Master Your Time) بر آن دست میگذارد. هر روز تصمیم میگیرید از روز قبل مفیدتر باشید و کارهای بیشتری انجام دهید؛ اما این امر بدون تغییر در برنامهی زمانی هیچگاه رخ نخواهد داد.
زمان عاملی است که میتواند شما را به خشنودی و رضایت در زندگی شخصی و شغلی برساند یا شما را برای همیشه با حسرتِ کارهای نکرده، رها کند. زمان برای همهی انسانها یکسان است. این تصمیم شماست که چگونه از آن استفاده کنید.
پس از گرفتن تصمیم به استفادهی بهینه از زمان و افزایش بهرهوری، نوبت به آموزشهای لازم در این خصوص میرسد.
مدیریت زمان نیز مانند هر مهارت دیگری آموختنی است. تکنیکهای مروبط به آن شما را از اهمالکاری دور و به هدف نزدیک میکند. در این روزهای شلوغ که همه گمان میکنند، هیچ وقت خالی برای انجام کارهای شخصی و موردعلاقه پیدا نمیشود، کسی برنده است که توانایی استفادهی هدفمند از زمان، این نعمت الهی و بیبازگشت، را داشته باشد.
تیبو موریس در کتاب تسلط بر زمان به این سوال پاسخ میدهد که چگونه میتوان از استفادهی مؤثر از زمان مطمئن شد؟
تیبو موریس معنای بهرهوری و راههای افزایش آن را به شما نشان میدهد. او همچنین توضیح میدهد که چگونه میتوان از اهمالکاری دوری جست و بر افسانههایی که شما را از تسلط بر زمانتان بازمیدارند، غلبه کرد. شما با مطالعهی کتاب تسلط بر زمان قادر به ایجاد سیستمی مولد و پایبندی درازمدت به آن خواهید بود.
آیا شما کسی هستید که با زمان بهعنوان باارزشترین داراییتان رفتار میکنید و از آن برای نزدیک شدن به رویاهایتان استفاده میکنید؟ یا از آن دست افرادی هستید که زمان را منبعی بینهایت میپندارید و کارها را به فردا موکول میکنید؟ اولین توصیهی نویسنده برای تسلط بر زمان، آگاهی بر ارزشِ زمان و به تعویق نینداختن کارهاست.
ازآنجاکه درک شما از زمان، تأثیر عمدهای در نحوهی استفادهتان از آن دارد، تیبو موریس قدمبهقدم با شما همراه میشود تا درکی را که از زمان دارید، اصلاح کند.
برای شروع لازم است به درکِ این نکته برسید که چیزی به نام زمانهای متفاوت وجود ندارد و شما تنها در زمان حال زندگی میکنید. آینده و گذشته تنها مدلهای ذهنی هستند که از آنها برای به حدکثر رساندنِ استفاده از زمان حال استفاده میکنید. اگر از سرعت گذرِ زمان آگاه باشیم، شاید دیگر ساعتهای طولانی را به تماشای تلویزیون اختصاص ندهیم و بهجای آن، کاری را که همیشه منتظرش بودیم، شروع کنیم.
ایجاد فوریت یکی دیگر از تکنیکهای کتاب تسلط بر زمان است؛ با این روش، بر روی زمان بهعنوان منبع محدودی سرمایهگذاری خواهید کرد.
برای ایجاد فوریت باید از فکر کردن به اینکه سالها وقت دارید، دست بکشید. هیچکس از آیندهی خود مطمئن نیست و نمیداند چه مدت عمر میکند. پیشنهاد کتابْ برنامهریزی برای بازههای 90 روزه است.
با هدفگذاری 90 روزه تقریباً میتوانید خط پایان را ببینید و انگیزهی کافی برای اقدامِ سریع را خواهید داشت.
کتاب تسلط بر زمان با ترجمهی رامین خدابخشی توسط انتشارات اندیشه آگاه منتشر شده است.
اگر برای تسلط بر زمان خود و دستیابی به موفقیت، به دنبال راهنمایی جامع هستید، این کتاب انتخاب مناسبی است.
مغز ما بیشتر برای اطمینان از بقای ما طراحی شده است تا بتوانیم تولیدمثل کرده و ژنهایمان را منتقل کنیم. بهاینترتیب، مگر اینکه در یک وضعیت تهدیدکننده زندگی باشد، تمایلی به صرف انرژی ندارد. مغزمان هنگامیکه تشخیص میدهد ایمن هستیم، تلاش خواهد کرد تا وضعیت موجود را حفظ کند و نه اینکه به دنبال ناراحتی یا عدم ایمنی باشد.
زمانی که اجداد ما مجبور بودند از خودشان در برابر سرما محافظت کنند، درست کردن لباس برای گرم نگه داشتن خودشان را به تعویق نمیانداختند.
بااینحال، امروزه، ما معمولاً میتوانیم کارهایمان را برای سالها قبل از وقوع هر اتفاق تهدیدآمیزی به تعویق بیندازیم و در اغلب موارد، هیچیک ازایندست اتفاقات هرگز نخواهد افتاد. ما فقط احساس بدی خواهیم داشت و از خودمان ناامید میشویم اما زنده خواهیم ماند.
نکتهی اصلی این است که افرادی که به مغز باستانی خود اجازه میدهند اعمالشان را دیکته کنند، فقط زنده میمانند؛ اما برای متوقف کردن اهمالکاری، شما نهفقط برای زنده ماندن بلکه برای پیشرفت باید دست به انتخاب زده و تصمیم بگیرید. شکوفایی زمانی حاصل میشود که از حاشیهی امنتان خارج شوید و حتی کارهایی را انجام دهید که دوست ندارید (یعنی بهجای اینکه بردهی احساسات خود باشید، خود را با واقعیت موجود هماهنگ کنید).
بااینحال دلیل دیگری که کارها را به تعویق میاندازید، درک ناتوانکنندهای است که از اهمالکاری دارید.
هنگامیکه کارها را به تعویق میاندازید، لحظهی حال را نادیده میگیرید. تنها چیزی که واقعی است را نادیده میگیرید و با خیالپردازی آن را به آینده موکول میکنید.
. .