1402\10\19 11:26:11
داگلاس هوبارد در کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم؟ تکنیکهای علم اندازهگیری را مرور میکند و به ما میآموزد چطور با کمک آنها ریسک تصمیمگیریمان را کاهش دهیم و با اطمینان بیشتری سرمایهگذاری کنیم. هوبارد در این...
نویسنده: داگلاس هوباردمترجم: علیرضا خاکساران، سعید زرگریانناشر: نشر آموخته
داگلاس هوبارد در کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم؟ تکنیکهای علم اندازهگیری را مرور میکند و به ما میآموزد چطور با کمک آنها ریسک تصمیمگیریمان را کاهش دهیم و با اطمینان بیشتری سرمایهگذاری کنیم.
هوبارد در این کتاب مفهوم اندازهگیری را تعریف میکند، دلایل نیاز به آن را توضیح میدهد و درنهایت، میگوید که چطور در سازمان خود این روش را به شکل عملی به کار بگیریم و با کمک آن به سود برسیم.
خیلی از مفاهیم دنیا کیفی هستند و نمیتوان آنها را بهصورت کمی بیان کرد. نمیتوانیم خوبی و بدی یا زیبایی و زشتی را با عدد ذکر کنیم. نمیتوانیم محبوبیت، کارایی، تأثیر، ریسک و مفاهیمی ازایندست را با عدد بگوییم و مجبوریم در قالب توصیفات به آنها اشاره کنیم.
بااینوجود، گاهی چارهای نداریم جز اینکه این مفاهیم را کمّیسازی کنیم و به عدد تبدیل نماییم. کجا؟ در تصمیمگیریها. ما برای تصمیمگیری، مخصوصاً در مباحث مالی و پولی، معیارهای زیادی را مدنظر قرار میدهیم که بخشی از آنها کمی و تعدادی از آنها کیفی هستند.
لحاظ کردن متغیرهای غیرقابلاندازهگیری یا کیفی ضروری است چون کمک میکنند تصمیماتمان واقعیتر شوند و به نتیجهی دقیقتر و قطعیتری برسیم/ اگر این متغیرها را جدی نگیریم و آنها را لحاظ نکنیم، ریسک تصمیمها را بالا میبریم و درنتیجه احتمال شکست سرمایهگذاری خیلی زیاد خواهد شد؛ اما چطور میتوان مفاهیم غیرقابلاندازهگیری را اندازه گرفت؟ یا بهعبارتدیگر، چطور هر چیزی را به عدد تبدیل کنیم؟ داگلاس هوبارد (Douglas W. Hubbard) در کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم؟ (How to Measure Anything) میکوشد به همین پرسش پاسخ دهد. او تکنیکها و روشهایی پیشنهاد میدهد که با کمک آنها میتوان هر پدیدهای را به مقدار تبدیل و وارد محاسبات ریاضی کرد.
داگلاس هوبارد متخصص مدیریت ریسک، بیمسنجی و تحلیل آماری است.
او بیش از بیست سال است که به سازمانهای مختلف در این مورد مشاوره میدهد. هوبارد معتقد است یکی از راههای بالا بردن سود، استفاده از علم اندازهگیری است. با کمک اندازهگیری میتوان میزان ریسکهای پیش روی سرمایهگذاری یا پروژه را به دست آورد و احتمالات را محاسبه کرد.
با داشتن این اعداد ما میفهمیم که چه در انتظارمان است و آگاهانهتر تصمیم میگیریم. او در کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم؟، مفهوم اندازهگیری را بازتعریف میکند و توضیح میدهد که چرا آنقدر به آن نیاز داریم و دانستنش حیاتی است. سپس شیوههای استفاده از آن را شرح میدهد و با استفاده از مثالها و نمونههای واقعی یادمان میدهد که چطور آن را در دنیای حقیقی به کار بگیریم.
هوبارد ابزارهای آماری، شبیهسازی و ریاضیاتی سادهای را آموزش میدهد که برای هرکسی قابلدرک و استفاده هستند.
داگلاس هوبار در کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم؟ نشان میدهد که برای اندازهگیری هر چیزی راهی وجود دارد و فرض ناممکن بودن اندازهگیری را کاملاً رد میکند. این کتاب را علیرضا خاکساران و سعید زرگریان برای نشر آموخته ترجمه کردهاند.
من عاشق این کتابم. داگلاس هوبارد کمکمان میکند تا تقریباً جواب همهی سؤالاتمان را پیدا کنیم؛ در تجارت، علم یا زندگی.
(دکتر پیتر تیپت، پزشک و سرمایهگذار)
کتاب هوبارد برای کسانی که دائماً در شرایط عدم قطعیت تصمیم میگیرند منبعی ارزشمند است. کتابی خواندنی و کاملاً سرگرمکننده. (مجلهی Strategic Finance)
هرکسی که به دنبال کاهش ریسک برنامهریزی سرمایه، تصمیمات سرمایهگذاری و یا مدیریت برنامه است، باید حتماً این کتاب را بخواند.
(جیم فیزیک، مشاور فناوری سابق کاخ سفید)
این کتاب موردعلاقهام است و همیشه به دانشجویان و همکارانم توصیهاش میکنم... بهعنوان فیزیکدان و اقتصاددان چندین تکنیک آن را برای چندین سال در زمینههای مختلف به کار گرفتم. (دکتر یوهان بریت، استاد دانشگاه)
اگر میخواهید با اطمینان بیشتری تصمیم بگیرید و ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهید کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم به شما توصیه میشود.
داگلاس هوبارد (متولد 1962) مشاور، سخنران و مؤلف آمریکایی است.
او در زمینهی علوم تصمیمگیری، ارزیابی و سنجش ریسک تخصص دارد و کتابهایی که نوشته عموماً به این موارد میپردازند. «شکست مدیریت ریسک»، «ضربان» و «چگونه هر چیزی را در مورد ریسک امنیت سایبری اندازهگیری کنیم» از آثار او محسوب میشوند. هوبارد در رشتهی MBA از دانشگاه داکوتای جنوبی فارغالتحصیل شد و برای چند سال بهعنوان تحلیلگر تجاری کار میکرد.
او در سال 1998 شرکت تحقیقاتی خود را به راه انداخت و به سازمانها در مورد مدیریت ریسک و تصمیمگیری مشاوره میداد. داگلاس هوبارد در کنفرانسهای مختلفی بهعنوان سخنران حضور داشته و برای نشریات تجاری گوناگون مقاله نوشته است.
ابهامِ واژگانی بزرگترین مانع بر سر راه پیشرفت دانش است. (توماس رید)
مسئلهای که بهدرستی بیان شده باشد، نصف آن حل شده است.
(چارلز کترینگ)
هر اندازه که قضیههای ریاضی به واقعیت اشاره دارند، به همان اندازه قطعیت ندارند، و هر اندازه که قطعیت دارند، به همان اندازه به واقعیت اشارهای ندارند. (آلبرت انیشتین)
موفقیت تابعی از پشتکار، خرکاری و میل شدید به سختکوشی به مدت 22 دقیقه است تا سر از چیزی دربیاورید که بیشتر افراد پس از سی ثانیه بیخیالش میشوند. (مالکوم گلدول)
بسیاری از تصمیمگیران از بس به موانع مختلف بر سر راه اندازهگیری فکر میکنند، حتی به خودشان زحمت مشاهدهگری نمیدهند.
اگر بخواهید از طریق نظرسنجی ببینید افراد چقدر زمان برای فعالیتی خاص صرف میکنند، شاید این تصمیمگیران بگویند: «درسته، ولی کسی یادش نمیمونه که چقدر زمان صرف فلان کار کرده.» یا اگر بخواهید از طریق نظرسنجی اولویتهای مشتریان را پیدا کنید، شاید بگویند: «مشتریهامون هر کدوم ساز خودشون رو میزنن و برای این کار به نمونهی آماری خیلی بزرگی نیازه.» اگر بهدنبال این باشید که نشان دهید فلان طرحْ فروش را افزایش میدهد، شاید بگویند: «ولی عوامل زیادی روی فروش تأثیر دارن. اصلاً نمیشه فهمید اون طرح چقدر تأثیر داره.» چنین ایرادهایی هیچگونه پشتوانهی محاسباتی ندارند. واقعیت این است که چنین افرادی هیچ نمیدانند اندازهگیری چنین مسائلی فایده دارد یا نه.
پیشفرضشان این است که فایدهای ندارد.
چنین منتقدانی مجموعه پیشفرضهای مبهمی دربارهی دشوار بودن اندازهگیری دارند. حتی شاید مدعی شوند در زمینهی اندازهگیری سابقه دارند (برای نمونه، ده بیست سال پیش دو ترم آمار گذراندهاند) تا کمی به حرفشان اعتبار دهند. حرفم این نیست که چنین پیشفرضهایی در هر موضوع خاصی درست یا نادرست است.
حرفم این است که این پیشفرضها سازنده نیستند اگر فقط پیشفرض باشند. استنباطهایی که از دادههای از پیش بهدستآمده میتوان داشت یا احتمال کاهش عدمقطعیت بهواسطهی گردآوری دادههای جدیدْ نتیجهگیریهاییاند که پس از برخی محاسبات خاص میتوان به آنها رسید، اگرچه پیش از طرح ادعاها دربارهی امکانپذیر نبودن اندازهگیری، هرگز چنین محاسباتی را انجام نمیدهند.
. .